اصلا تا حالا فکر کردیم که اگه توی یه خانواده غیر مسلمون به دنیا میومدیم ، الان چه دینی داشتیم؟
احتمال زیاد کسی مسلمون نمیشد. کاش حالا هم یه ذره منطقی عمل می کردیم و خودمونو محک میزدیم. آخه یعنی چی که دین ارثی شده؟! اونی که مسیحیه مسیحی میمیره ، اونیم که مسلمونه ، مسلمون! پس عدالت چی میشه؟ بالاخره فقط یکی درسته دیگه!
ولی هر دوشون غلطه. ما تا دنبال عقیده هامون نریم و بهشون ایمان نیاریم که فایده نداره.داره؟ وجود خدا و اینکه از ما انتظاراتی داره رو میشه اثبات کرد؛ اینکه ما باید خدا رو بپرستیم ، تا میتونیم خوب باشیم و هر کاری که میتونیم برای رضای او انجام بدیم. البته نسبیه. ما به اندازه عقل خودمون میتونیم عمل کنیم.
حالا چی کار بکنیم؟چجوری خدا رو بپرستیم؟!
خیلی آسونه ما امروزه یه عالمه دین و آیین می بینیم.خب!چرا ما نیاییم بهترین آیین ها و عقاید رو که توی تمام ادیان وجود داره و ما هم حس میکنیم با اونا به خدا نزدیک تر میشیم رو گزینش نکنیم؟ آخه اون دنیا خدا نمیگه که چرا به دین های روی کاغذ من ایمان نیاوردی ! ما هم بیشتر از اینا که از دیستمون بر نمیاد.آخه نمیشه کل یه دین رو یه جا اثبات کرد.میشه؟!
اصلا جور در نمیاد! قطعا هر کس به اندازه عقل خودش مواخذه میشه. حالا یکی عقیدش اینه که با آهنگ گوش دادن ، کروات زدن ، کف زدن ، دست دادن به غیر محارم(!)و... از خدا دور میشه ؛ یکی هم میگه نه ، ربطی نداره.چون باورش اینه.
با این اوصاف حالا میشه اثبات کرد که مهم نیست دینت چی باشه ؛ مهم اینه که به باورهامون ایمان داشته باشیم و بدونیم که خدا رو نمیشه گول زد! خدا از باورهای ما با خبره.
فقط از خدا میخوام جلوی ارثی شدن دین رو بگیره.اینطوری کسی به عقایدش ایمان نمیاره.بلکه صرفا طبق عادت خانوادگیش عمل میکنه.