یه هفته استثنائی!

فاصله هفته قبل تا امروز پر از اتفاق بود! بیشتر اتفاقا بد بود... از یونی گرفته تا ....عید غدیر نامزدی خواهرمه.واسه همین کلی درگیره! هر روز صبح میره بیرون شب برمیگرده! یه روز دنبال گل،یه روز آرایشگاه،سفره عقد،لباس...! کلی هم جیب مبارک پدرجان خالی گشت!! از نت لباس های PRONOVIAS رو چک میکنه ببینه اونی که خرید چطوره!!! کلی گشت واسه آرایشگاه! منم چون میخواستم ببینم اوضاع چطور پیش میره(کلا اظهار باخبری کرده باشم!!) پرسیدم خب به سلامتی آرایشگاه کجا شد بالاخره؟!!! با کلی آب و تاب میگه تندیس! میگم بههههههه کجاست حالا؟!! با دلخوری میگه همه میشناسن! تو برج تندیس! پیش صفورا!!! اینجا بود که گند زدیییم!!(zadiam)! آخه انتظار داشت بگم به به لابد!s-: !! (تقصیر من چی بود خب!دنیایی دارن اینا واسه خودشون!)
ازین بگذریم بریم سراغ یونی!اصلا میشه ازینم گذشت و بریم بخوابیم!! اتفاقات یونی قشنگ نیست خب ):
به قول نیما دانشگاه ثبت نام نکردیم! اومدیم مهدکودک!! اصلا قشنگ نیست نوشتن چیزایی که اتفاق میفته!
هفته پیش ناهار با محمدرضا و سودابه-خانومش- رفتیم مورانو!هی دنبال رستوران ایتالیای میگشتیم! پیدا نمیکردیم! آخر بیخیال شدیم! تو پاسداران پرسیدیم کدوم رستوران خوبه؟ آدرس مورانو رو دادن! وقتی رفتیم تو فهمیدیم رستوران ایتالیاییه!!! فقط مشکل وقتی زیاد شد که نمیتونستیم از روی منو اسم غذاهارو بخونیم!!!!

پ.ن: چه بچه های خوبی تو یونی داریم! و البته بچه های .... هم هستن!
پ.ن: چه تلخ! همه مشکل دارن ماهم مشکل داریم!! ): یکی از بچه های یونی دیر میره از یونی بیرون؛ تا داداشش بره خوابگاه بعد اونم بره از لای میله ها کارت ورود به خوابگاه رو از داداشش بگیره بلکه بتونه بره توو. حالا من! یه ربع پشت در خونه بمونم کلید نداشته باشم ؛ با تمام اهل فامیل تماس میگیرم که آقا من کلید ندارم! با یه پیکی چیزی بفرستید اون کلیدوووو ! بابا پام شکست!!!این یکی از مشکلات! دوم اینکه یکی خونش کرجه یا اسلامشهر... ساعت 7شب از یونی حرکت میکنه 9:30 میرسه خونه!حالا من 7حرکت میکنم نیم ساعت تو ترافیک میمونم!(میمون نیستم منظورم می مونمه!!) از شهرداری تا پلیس و رو با تفکرات قشنگ جلو چشمام میارم!!! شکر نعمت....شکر...
پ.ن: طبق تحقیقات جدید دندونپزشکان(!!) خوردن هرگونه شیرینی جات،عدم استفاده از مسواک،آجیل خوردن و... توصیه شده! خب آخه نون ما در آینده از خرابی دندون شماها تامین میشه دیگه! پس چی؟!! به بقیه خانواده هم گفتم واسه شفای بیمارا نمیخواد اینقدر دعا کنید!پس از کجا میخواین نون دربیارین؟؟!