آلودگی هوا!!

این چند روز هم حسابی دولت به مردم حال داده هاااا!!! D: هی تعطیله!! امشب کلی لذت بخش بود! داداشمو زن داداشم امروز اومده بودن خونمون! که ناهار جوجه کباب زدیم!!! D: بعدشم یه چرت کوچیک زدیم!! اما هزار ماشالله اینقدر این برادر زادم جیغ و داد زد که منو داداشممو زن داداشمو سینا - برادرزاده کوچولوم- تصمیم گرفتیم به جای ادامه چرت زدن بریم استخر!!! در کل روز جالبی شد!! (نا گفته نمونه که نومزد(همون نامزد منظوره!!) خواهرمون هم امروز اینجا بود!! P: )
دیشب محمدرضا کلینیک بود! واسه همین با کلی خوراکی رفتم دنبالش تا این چند روزی که ندیدیم همدیگه رو، جبران کنیم!! D:
طفلک خیلی خسته بود! یه خورده خوردیمو تو راه هم حرفیدیم تا دم خونش رسیدیم!! دم خونشونم یه خورده حرفیدیم!!
نکته جالب اینه دم خونشون یه تکیه واسه محرم دارن میزنن که بلند گوش کنار پنجره خونشونه!! به بهونه امام حسین مردمو چقدر اذیت میکنن ):