ماه رمضون

بالاخره ماه رمضون شروع شد! ماهی که از عید فطرش نگران ماه رمضون سال بعدم!! :D ماه جالبیه! ولی خوب یه خورده هم ترسناک! پریشب یعنی یه روز قبل از ماه رمضون ، حدودای نماز صبح یهو مامانم منو صدا کرد!!پاشو سحر بخور!! حالا من :-O مگه ماه رمضون شده؟!! میگه نخیر! مگه نگقتی یه روز بدهکاری داری؟؟؟؟؟ :-s
نکته با مزش اینه که ناهار دیروز خونه خالم دعوت بودم! چون قرار بود ویندوز لپ تاپ دوتا دخترخاله کوچیکامو عوض کنم! حالا وقتی خالم فهمید ، گفت ای بابا پس افطار اینجایی! یعنی من عاجزم از توصیف میز افطار!! میز وقتی قشنگ تر شد که داییم اینا هم یهو سر زده اومدن خونه خالم!!
دیشب یکی از بچه های درس خون دانشگامون زنگ زد گفت آناتومی استاد انداختش! :-( چون تهران زندگی نمیکنن گفت اگه میشه یه کاری کنم. مطمئن بود پاس میشه ، ولی انصافا منم نمیتونستم خیلی کار موثری کنم. کلا به قول نیما آناتومی تلفات زیاد داد. بدترین قسمت دانشگاه همین افتادناست دیگه :-s
در کل تابستون کند پیش میره ، خوشم نمیاد همش دلم گیره!

۷ نظر:

عاطفه گفت...

خوش بحالت روزه قرضتو گرفتي من كه هر سال روزه هاي قرضم ميمونه !يك ماماني هم دارم كه عمرا ياد آوري كنه !
طفلي !چقدر حرص خورده كه ميدونسته پاس ميشه ولي افتاده !باور كن بدترين قسمت دانشگاه افتادناش نيست اتفاقا افتادن خيلي هم چيز عادي اي هس اصلا ماله دانشجوست ديگه ولي اگه حقش نباشه ميشه بدترين خاطرات دوران دانشجويي .
موافقم كند پيش ميره !
موقع افطار ما رو هم فراموش نكنيد !

baran گفت...

mahramezoone shoma mobarak
bavar kon khaterate bachegim kheili nokete be nokte too zehnam moonde

SNIPeR گفت...

ایشالا هرچی درد و بلا ِ محرمه بخوره تو سره رمضون :دی

همون که میدونی گفت...

خوبه دیگه .شما روزه میگیرین دعا کنید واسه کسایی که نمیتونن بگیرن

سرویا گفت...

10 مین به افطار مونده و من با این عکست گشنه تر شدم :(

عاطفه گفت...

ما آپ ميخوايم يالا !!!

يك دانشجوي پزشكي گفت...

واي زولبيا.....معمولا تا نمره رو نزده استاد مي شه كاري كرد بعدش كه.......