بالاخره این تابستون کذایی تموم شد!! جالبه که این اولین تابستون راحت و با آرامشم بعد از اول دبستان بود!! بدون تکلیف!اردوی تابستونی!کلاس های درسی و...!اما سخت بود! 2مرداد بود که آخرین امتحانمون-آناتومی- تموم شد. حدود 10 روزبعد، ماه رمضون شروع شد! تا چند روز پیش هم که ادامه داشت!! همه دوست آشنا و فامیل میرفتن سفر! [آیکون افسوس در حد...]منم که تو قفس که گیر کرده بودم!
تا اینکه یکی از بچه های دبیرستان گفت داریم میریم عراق میای؟! منم گفتم بنده معافیت ندارم ): که گفت نامه میگیرم از سازمان زیارتی و میریم راحت!! منم باور کردمو با خوش خیالی راه سفر بستم و . . .!![آیکون بیخال حوصله یادآوری ماجرا رو ندارم!]
فردا کلاس هامون شروع میشه! ترمی سراسر ماجرا! با فیریو و فیزیک پزشکی! بعلاوه جک و جونورایی مثل انگل و ویروس!!
درسای عمومی ای چون وصایای امام(!!) اخلاق و کامپیوتر! چقدرم الآن خوابم میاد!! چند لحظه پیش با نیما میچتیدیدم که گفت نمیره یونی! منم دیدم نیما که نمیره! هادی که نمیره! لابد پرهامم نمیره! از طرفی دوستان فیس بوکی-هم کلاسی- هم که هنوز نیومدن به این دیار!! پس کلاس مسخره میشه و منم ضایع! این شد که تصمیم به شرکت در کلاس مفید انگل و فیزیو گرفتم و بس! آره بابا! کی حوصله 8صبح بلند شدن داره!!![آیکون عذاب وجدان!]
اتفاقات این چند روز جدا زیاد بود که اینقدر خوابم میاد نمیفهمم چی مینویسم!!
پ.ن: خب! نصفه شب تصمیم گرفتم کلاسای صبح رو نرم! آخه کی حوصله داره ساعت 8 بره سر کلاس؟! O-: بعدشم مهدی-نماینده محترم!-اس ام اس داد که فیزیو تشکیل نمیشه! ازم پرسید انگل میرم یا نه!منم چون انگل ندارم که واسه یه درس یه واحدی پاشم برم یونی(!!!!!)گفتم نه!اونم گفت منم نمیرم! پرهام هم که تا 4شنبه شماله! آدم که نمیره یونی درس بخونه!!D: پس چه فایده بره یونی!! P: نتیجه اینکه یونی فعلا بی یونی!
تا اینکه یکی از بچه های دبیرستان گفت داریم میریم عراق میای؟! منم گفتم بنده معافیت ندارم ): که گفت نامه میگیرم از سازمان زیارتی و میریم راحت!! منم باور کردمو با خوش خیالی راه سفر بستم و . . .!![آیکون بیخال حوصله یادآوری ماجرا رو ندارم!]
فردا کلاس هامون شروع میشه! ترمی سراسر ماجرا! با فیریو و فیزیک پزشکی! بعلاوه جک و جونورایی مثل انگل و ویروس!!
درسای عمومی ای چون وصایای امام(!!) اخلاق و کامپیوتر! چقدرم الآن خوابم میاد!! چند لحظه پیش با نیما میچتیدیدم که گفت نمیره یونی! منم دیدم نیما که نمیره! هادی که نمیره! لابد پرهامم نمیره! از طرفی دوستان فیس بوکی-هم کلاسی- هم که هنوز نیومدن به این دیار!! پس کلاس مسخره میشه و منم ضایع! این شد که تصمیم به شرکت در کلاس مفید انگل و فیزیو گرفتم و بس! آره بابا! کی حوصله 8صبح بلند شدن داره!!![آیکون عذاب وجدان!]
اتفاقات این چند روز جدا زیاد بود که اینقدر خوابم میاد نمیفهمم چی مینویسم!!
پ.ن: خب! نصفه شب تصمیم گرفتم کلاسای صبح رو نرم! آخه کی حوصله داره ساعت 8 بره سر کلاس؟! O-: بعدشم مهدی-نماینده محترم!-اس ام اس داد که فیزیو تشکیل نمیشه! ازم پرسید انگل میرم یا نه!منم چون انگل ندارم که واسه یه درس یه واحدی پاشم برم یونی(!!!!!)گفتم نه!اونم گفت منم نمیرم! پرهام هم که تا 4شنبه شماله! آدم که نمیره یونی درس بخونه!!D: پس چه فایده بره یونی!! P: نتیجه اینکه یونی فعلا بی یونی!
۱۱ نظر:
سلامممممممممممممممممممم
تابستونا کلا مزخرفن!
باعث میشن ادم کلی توی زندگیش درجا بزنه!
حالا در طول سال، ادم هی حسرت یه دونه تعطیلی میکشه تا خستگیش تموم شه، اما دریغ!
عذاب وجدان نداشته باش... آخه خيلی زوره هنوز مهر ماه شروع نشده آدم بخواد بره يونی.. باخيال راحت بخواب!
سلام
من كه صبح راه افتادم برم يوني وسط راه يكي از دوستام ديدم اغفالم كرد بريم سينما رفتيم سينما ديديم سيانساش به درد كار ما نميخوره گفت پس بريم خريد رفتيم بازار و ناهار زديم و برگشتيم خونه !اينم از خاطره ي يك روز ما در راه يوني :D
این تابستون همه رو بد عادت کرده
منم امروز جندتا از کلاسام رو نرفتم
از بس خوابم میومد
من که از الان نشستم منتظر تابستون بعدی
ه ه ه
تابستون کوتاهه....
سارا
آره می بینی!!
من فکر کنم کلی به اینایی که تو این مدت برام کامنت گذاشتن مدیون باشم
اصن فکرشم نمی کردم که ما همچین آدمایی باشیم
خلاااااااااااصه
همین
راستی
لینکیدمت
با اجزه
سارا
من که از خدام بود نرم ولی چون این بچه های کلاس میرن و استادا هم درس میدن مجبوری که بری اووف
نچ هرچی فکرش رو میکنم بلاگر نمیصرفه! به هر قیمتی!(ستاد از بین بردن روحیه بلاگری ها):دی
آره دیگه باید رفت به یونی. اما تابستون امسال زیاد به من حال نداد!
راستی کدوم یونی میخونی؟! آزاد هست که وصایای امام از این جور چیزا داره!! بدبخت میکنه آدمو!
میگم ها الان اینجا امکان نظر خصوصی نداره؟؟؟ چرا من چیزی نمیبینم...؟
dr man ba inke tabesun bem khosh nagzasht..halo hoseleye unio nadaram...hamintor un bachehaye khale zaako..miduni ke chi migam:D
ارسال یک نظر